احسان‌جان, جاودانگیت مبارک! .... سۆزدار سنه

خوب من به مادرت بگو دستانش را میبوسیم

برای بزرگ کردن چنین شیرمردی که مایه ی سرافرازی ملتی است

گرچه مظلومانه و غریبانه روانه ی قتلگاه شدی

ولی سوگند به روح پاکت, با تو پرواز کردیم

ولی لیاقتی چون تو را نداشتیم و برای ادامه ی ناعدالتی ها

دوباره روز را بدون وجود نازنینت بر خود تحمیل کردیم

به یاد آروزیت ((آزادی کردستان)), آرزوهای خودم را دفن میکنم

تو پر پروانه نبودی که با شعله‌ی شمع بسوزی

تو برگ درختی نبودی که با بادی به زمین افتی

تو باران نیستی که با آمدن خورشید ته‌کشیده, از باریدن بازمانی

تو برف نیستی که با سردی هوا یخ کنی, بر سر زمینیان بریزی

گرما دیدی, آب شوی

عزیزم تو کوهی, که زلزله هم از تکان دادنت عاجز است

تو آسمانی, که برای رسیدن به تو قدرت خارق العاده میخواهد

تو دریایی که برای به هیجان در آوردنت.....

تو بوی خوش بهارانی, عطر یادت اشک شوق را در چشمان جاری میکند

تو انتظار خوب مادرانی, که با رفتنت به پایان نرسیده

تو رایحه ی بوسیدن پیشانی مادرت هستی به گاه رسیدن

عزیزم تو بهترینی, بهترین ها از تو زاید

تو شهد شیرین گلهایی, به گاه بهاران

رایحه ها و شهدها در مقابل بزرگواری تو ناچیزند

اینها را برای کودکی تو گفتم چون توان گفتن بزرگواریت را ندارم,

زبان قاصر است,

تو استواری,

کوه و دریاها در مقابل عظمت روحت کم آورده

چون آنها باید اینگونه باشند

عزیزم, اولین باری که تو را شناختم

و سخنان قصارت ((آزادی برای کردستان)) را برای اولین بار و در مدتی کوتاه شنیدم

تو آزادی را برای ملتی خواستی که سالها از اسارتش میگذرد,

کسی صدایش را نمی‌شنود

و تو و امثال تو را هر ساله و سالهاست بر دار میکنند

که فریاد این ملت خفه شود

تو زنجیرها را گسیختی، پر کشیدی و آرام گرفتی

به امید آنکه آن جهان را دیده و داد این ملت بی پناه را به گوششان رسانی

بگویی نفس کشیدن در اینجا چقدر دردناک است,

بلکه دادخواهی پیدا شود

خوب من به مادرت بگو دستانش را میبوسیم

برای بزرگ کردن چنین شیرمردی که مایه ی سرافرازی ملتی است

گرچه مظلومانه و غریبانه روانه ی قتلگاه شدی

ولی سوگند به روح پاکت, با تو پرواز کردیم

ولی لیاقتی چون تو را نداشتیم و برای ادامه ی ناعدالتی ها

دوباره روز را بدون وجود نازنینت بر خود تحمیل کردیم

به یاد آروزیت ((آزادی کردستان)), آرزوهای خودم را دفن میکنم

پێشکه‌ش به رۆحی به‌رزی شه‌هیدی نه‌مر, ئێحسان فه‌تاحیان

ئه‌گه‌ر هاتوو له خه‌ونتدا

روو له ئاسمان چۆپیت هه‌ڵگرد,

پێیان بڵێ له کوردوستان,

تیشکی هه‌تاو قه‌تیس ماوه