1-نظام سیاسی در ایران با ماهیت سکتاریستی و تمامیت خواهانه ی خود، همچنان بر ادامه سیاست حذف و انکار ملت کرد علی رغم ناکار آمدی این روش برخورد اصرار می نماید.
2-حوادث بعد از انتخابات شبهه برانگیز 22 خرداد باعث نمایان تر شدن شکاف بین نیرو های رقیب در نظام سیاسی ایران شده و ضعف و شکنندگی حاکمیت زور و سرکوب را بر ملا ساخت، اعدام جوانان کردعلی رغم عدم مشارکت کردها در این اعتراضات می تواند عرض اندام و ترمیم حاکمیت مخدوش جمهوری ولایت فقیه و حکومت نظامیان در این سرزمین بایکوت شده باشد.
3-حجم وسیع زندانیان سیاسی کرد در ایران و صدور احکام سنگین حبس و اعدام برای این مبارزین نشان دهنده پویایی جنبش مبارزاتی کردها و ترس حاکمیت از شعله ور شدن هر لحظه بدنه اجتماعی این جنبش را دارد و یادآور این نکته است که " آنکه می ترساند می ترسد."
4-نظام سیاسی می پندارد که با قربانی کردن جوانان کرد می تواند معترضان مرکز نشین را تهدید به برخورد مشابه نماید و از این طریق راه حلی برای فروکش کردن اعتراضات بیابد، لذا همچون گذشته و بار دیگر کردستان را آزمایشگاه تئوریهای وحشیانه و ضد بشری خود نموده است.
5- ذهنیت کرد ستیز حاکم بر نظام سیاسی ایران در بیشتر جریانها و احزاب اپوزسیون غیر کرد و رسانه هایی همچون بی بی سی و صدای آمریکا قابل مشاهده است و آنان نیز با دیگری پنداشتن کردها در قبال اعدام آنان سکوت اختیار کرده و حتی حاضر به پوشش خبری آن نیز نیستند، در این میان بروز رفتارهای مشابه از سوی بعضی از احزاب کرد و بی تفاوتی نسبت به اعدام جوانان کرد به صرف تعلق به فلان جریان سیاسی به شدت قابل تامل و تاثر است. بی شک تداوم این روند محرکی است که جمهوری وحشت نظامیان را بر ادامه اعدامها و از جمله اعدام هفده جوان دیگر کرد در زندانهای این رژیم تشویق خواهد کرد.